ارزیابی غیر رسمی اضطراب ها و لجبازی های کودک
در این مبحث ما برخی از رفتارهای شایع کودکان را که عموما ممکن است عادی تلقی شده و یا به حساب شیطنت گذاشته شوند (ولی در واقع در صورت تکرار زیاد علامتی از اختلالات اضطرابی یا رفتاری هستند) معرفی می کنیم:
الف- لجبازی ها و رفتارهای مقابله ای:
در برخی از کودکان لجبازیها و پرخاشگریها آنقدر آشکار است که شناسایی این رفتارها در کودک چندان دشوار نیست اما در برخی کودکان دیگر با آنکه والدین معتقدند کودک آنها عادی است و مشکل لجبازی ندارد با بررسی جزء به جزء و دقیق موارد میتوانیم جنبه های زیادی از لجبازی و پرخاشگری را در رفتار کودک مشاهده کنیم.
به عنوان مثال در اینجا به درگیریهایی میپردازیم که در زندگی روزمره بین مادران و کودکان پیش می آید و اغلب عادی تلقی می شوند اما واقعیت این است که اینها مواردی از لجبازی هستند که میتوانند تنش های زیادی را در کودک ایجاد کنند:
غذا:
تعدادی زیادی از مادران وکودکان در مورد غذا با هم مشکل دارند و مادران مجموعه ای از رفتارهای مختلف نظیر بازیکردن، خواهشکردن، التماسکردن، توجهکردن، تهدیدکردن و دعواکردن را برای غذادادن به کودک به کار میبندند. این رفتارها و کشمکشها در کودک استرس ایجاد میکند و می تواند پایه ای برای شکل گیری یا تشدید رفتارهای مقابله ای در کودک باشد.
نظافت و بهداشت:
برخی از کودکان هر روز با مادر خود سرشستن دست و صورت، مسواک زدن و … بحث و جدل دارند. این هم مانند غذا خوردن منجر به ایجاد تنش و تشدید رفتارهای مقابلهای میگردد.
تلویزیون:
برخی از والدین و کودکان سرکانال تلویزیون با هم مشکل دارند. مثلاً کودک می خواهد کارتون ببیند و پدر، فوتبال.
نظم و ترتیب و جمع آوری وسایل:
اصرار برخی مادران به مرتب بودن اتاق کودک و وسایل او زیاد است و از آن جا که کودک نمی تواند خواسته مادر را برآورده کند باز هم بگو مگو و تنش پیش میآید.
بیرون رفتن:
برخی کودکان دائماً میخواهند بیرون یا پیش دوستانشان بروند. این تمایل زیاد ممکن است است گاهی نشانه بی برنامه گی و کسالتآوربودن محیط خانه برای کودک باشد. به هر حال والدین زیادی با فرزندانشان سر بیرون رفتن مشکل دارند.
خرید:
گاهی مشکل والدین با کودکان سر خرید کردن است. کودکان آن چه را در مغازهها میبینند اعم از تنقلات یا اسباب بازیها و …؛ میخواهند و والدین در برابر این خواسته ها مقاومت میکنند.
لباس:
گاهی برخی کودکان اصرار دارند خودشان لباس بپوشند و مادر حوصله و وقت کافی ندارد. همچنین گاهی آنها روی لباس خاصی پا فشاری میکنند که مناسب نیست و همین امر بین والدین و کودک درگیری ایجاد میکند.
این موضوع به خصوص در کودکانی که باید سر ساعت معینی حاضر باشند و مثلاً سوار سرویس شوند یا همراه والدین به مهد کودک بروند (والدین شاغل) تشدید می شوند. در این حالت حتی ممکن است کودک از ایجاد جنجال برای لباس پوشیدن به عنوان ابزاری برای جلب توجه و آزار والدین استفاده کند.
نمونه هایی بسیار زیادی از موارد بالا در هر خانهای ممکن است وجود داشته باشد که هر کدام از این نمونه ها علاوه بر ایجاد تنش و استرس در کودک میتواند زمینه ایجاد یا تشدید لجبازی های دیگر شود. به همین دلیل باید در مورد این مسایل با والدین مشاوره داشت و سعی کرد که حتی الامکان این درگیری ها به حداقل ممکن برسد.
ب- پرخاشگری و نشانه های رایج آن:
نشانه های زیادی برای پرخاشگری وجود دارد اما مهمترین آنها عبارتند از:
جیغ زدن:
برخی از کودکان به ویژه دختر بچهها برای رسیدن به خواستههای خود جیغ میکشند و با این حربه به آن چه میخواهند دست پیدا میکنند.
گریه های شدید و پر سر و صدا:
گاهی کودک ناراحتی یا نارضایتی خود را با گریه های شدیدی که بعضاً چندین دقیقه طول می کشد ابراز میکند.
پرت کردن و تخریب عمدی:
یکی دیگر از نشانههای پرخاشگری در کودکان، پرتکردن اشیاء و اسباب بازی هاست که آگاهانه و به منظور تخریب صورت میگیرد.
مشاجره کلامی: برخی کودکان زیاد بحث میکنند و نظر مخالف میدهند یا دائماً از مادر سوال و جواب میکنند.
– درگیری های فیزیکی: فحش دادن، زدن، چنگ انداختن، گاز گرفتن و … .
– سماجت بیش از حد: اصرار، فشار و سماجت بیش از حد برای رسیدن به خواسته ها.
– مشکلات گوارشی: گاهی در کودکانی که مقاومت و خشم زیادی دارند (به شرط نداشتن مشکلات پزشکی و فیزیولوژیک) می توان علایم گوارشی فرضی نظیر دل درد، یبوست و … را دید که دال بر تاثیر اضطراب بر روی سیستم گوارشی کودک است.
– نگه داشتن ادرار: نگه داشتن ادرار تا آخرین لحظه هم (در صورتی که کودک مشکلات فیزیولوژیک نداشته باشد) شاید به عنوان علامتی از لجبازی و پرخاشگری به شمار آید.
ج- برخی نشانه های رایج اضطراب عمومی
گاهی کودک نشانههایی از اضطراب عمومی را نشان می دهد که باید به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد. از این جمله نشانه ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– بیقراری و عدم تمرکز: گاهی کودک ما کلافه است و واقعاً نمی داند که چه میخواهد. او نمیتواند روی یک فعالیت یا هدف خاصی برای مدت زیاد متمرکز شود و زود حوصله اش سر می رود. چنین کودکی تحرک زیادی دارد و زیاد وول می خورد. (درمانگران باید در چنین مواردی این نشانه را از ADHD تشخیص افتراقی دهند).
– تحریک پذیری: کودک به اصطلاح رایج «بهانه گیر» میشود. زود به او بر میخورد. حساس میشود. با کوچکترین مسالهای ناراحت شده، گریه میکند یا عصبی میشود.
– تکرُر ادرار: کودک زیاد به دستشویی میرود ولی هربار کم ادرار میکند. ممکن است گاهگاهی بی اختیاری ادرار داشته باشد یا به اصطلاح نم بدهد و گاهی هم فقط احساس ادرار دارد ولی وقتی به دستشویی می رود، ادرار نمیکند. این مساله در صورتی که مشکلات پزشکی با معاینات متخصصین و آزمایشهای مربوط رد شود؛ می تواند دال بروجود اضطراب عمومی در کودک باشد.
– ناخن جویدن: اعمالی مانند ناخن جویدن، انگشت مکیدن، ور رفتن با زخم و … از نشانه های اضطراب هستند البته این اعمال در دراز مدت به شکل عادت در می آیند و ممکن است فقط از روی عادت انجام شوند.
– مشکلات خواب: اینکه چقدر طول میکشد تا کودک به خواب برود، کیفیت خواب چگونه است (سبک است یا سنگین)، کودک در خواب حرف میزند یا نه؟ تحرک دارد (وول میخورد) یا نه، برای آب خوردن یا دستشویی رفتن چند بار بیدار میشود یا نه و … نشان دهنده وجود یا عدم وجود مشکلات خواب در کودک است. گاهی مشاهده میشود که اگر رفتارهای پرخاشگرانه و لجبازی در طول روز زیاد باشد خواب کودک در آن شب خراب میشود. همچنین مشکلات خواب میتواند خلق وی را برای روز بعد تغییر دهد.
– ریزه خواری و پرخوری : گاهی افراد مضطراب، چه بزرگسال چه کودک، هنگام اضطراب به خوردن پناه میآورند. ممکن است به صورت آب خوردن مکرر (مشکل دیابت باید به لحاظ پزشکی رد شود)، هله هوله (تنقلات) خوردن مکرر و… رفتار کند. تمایل بیش از حد و غیر طبیعی کودک به خوردن، میتوانند نشانه ای از وجود اضطراب عمومی در او باشد.
د- ترس ها و نگرانی ها:
گاهی ترسهای کودک کاملاً مشخص و آشکار هستند و آنها را مستقیماً ابراز میکند و یا از مواجهه با آنها اجتناب می نماید مثلاً در اتاق تنها نمیماند یا اعلام میکندکه از تاریکی، هیولا، … می ترسد. در سایر موارد، بازیها و تخیلات و داستانهای کودک میتواند نشانگر نگرانیها و ترسهای وی باشد. در این مواقع اصل بر این است که موضوع مورد علاقه یا توجه کودک، بیانگر مشغولیتهای ذهنی او و روشی برای جبران نگرانیهای وی می باشد.
به عنوان مثال کودکی را در نظر بگیرید که دائماً پلیس بازی میکند. این کودک احتمالاً از دزد یا حتی پلیس می ترسد و ضمناً برخی از ضعفهای خود و مشکلات اعتماد به نفس خود را با الگوسازی از منابع قدرت، جبران مینماید.
در مثالی دیگر، کودکی را تصور کنید که از بین داستانهای گوناگون به قصهی شنگول و منگول علاقه نشان میدهد و مکرراً میخواهد این قصه را بشنود یا احیاناً فیلم آن را ببیند؛ در مورد چنین کودکی باید به اضطراب جدایی از مادر یا نگرانی کودک در مورد دوری از مادر شک کنید.
هنگامی که میخواهیم رفتارهای کودک را از نظر ترسها و نگرانیها مورد بررسی قرار دهیم پیدا کردن الگوی کلی رفتار کودک و همچنین الگلوی تربیتی حاکم بر خانواده بسیار مهم است. باید ببینیم آیا الگوی کلی رفتار کودک حکایت از یک کودک پر تحرک و شیطان دارد یا آرام و خجالتی یا بهانهگیر و غرغر و یا سازگار و راحت و … و همچنین باید ببینیم آیا الگوی تربیتی حاکم بر خانواده، الگویی دائماً امر و نهی کننده است یا بی تفاوت یا کنترل کننده و … در همین راستا باید برخوردهای والدین با یکدیگر، برخورد هر یک از والدین با کودک، برخورد خواهر و برادرها با وی و همچنین برنامه روزانه کودک (از نظر حاکم بودن الگوی عجله و شتاب در کارها به دلایل مختلف از جمله اشتغال والدین، ناهماهنگ بودن ساعات خواب و بیداری کودک با برنامه های دیگر والدین و …) مورد توجه قرار گیرد.
در پایان این ارزیابی ها لازم است مسائل کودک را جمع بندی نموده و یک طرح کلی از نوسانات هیجانی و اضطرابهای وی پیدا نماییم و همچنین لازم است ریشهها و علتهای این اضطرابها را در کودک پیدا کنیم.